مقاومت غزه؛ ظهور پرشکوه یک جنبش هنری
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۱۴۹۶
در این فرازها با توجه به شور جهانی «حمایت از مردم غزه» جنبشی هنری را با محوریت غزه و مقاومت شاهدیم که این موضوع را با دکتر محمد خزائی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و از هنرمندان دفاعمقدس و انقلاب به بحث گذاشتیم.
سالهاست شاهد تولید آثار هنری با موضوع فلسطین هستیم. این آثار در گذشته بیشتر جنبه بازنمایی مظلومیت مردمان فلسطین را داشت، اما بعد از شروع طوفانالاقصی آثار با موضوع مقاومت نوعی جنبه تهییجی و قهرمانانه پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رژیم صهیونیستی و صهیونیستها در بخش تبلیغات فعالیت همه جانبهای را با شبکههای جهانی که در اختیار دارند، سامان دادند. اینها مخصوصا به مفهوم تبلیغ و روشهای تبلیغی، آگاهی و تسلط ویژهای دارند. اما به نظرم مانند گذشتهها پس از طوفانالاقصی کامیاب نشدند. قبلا با اقدامات زیاد در (لاپوشانی و وارونهنمایی)جنایاتشان، موفق بودند اما این بار رودست خوردند و نه فقط مسلمانان که بسیاری از مردم و آزادمردان دنیا متوجه شدند صهیونیستها سیاهنمایی میکنند و حتی مسائل را برعکس جلوه میدهند. همچنین در این سمت یعنی مسلمانان و کشورهای اسلامی تبلیغات خوبی را آغاز کردند و هنرمندان مسلمان هم واقعا دست به قلم شدند و دارند کار میکنند. از دیگر سو رسانههای امروزی از همین چندسال قبل در دسترستر هستند و کارها خیلی زود پخش میشود و جای خودشان را باز میکنند. با شرایط پیش آمده فعلی صهیونیستها واقعا رودست خوردند و باید برای تبلیغاتشان فکر دیگری کنند و دیگر آن نظام سلطه جواب نمیدهد. اما درباره نام دادن مکتب به این پدیده و کنشگری هنری در راستای غزه، باید گفت شاکلهای فرهنگی از مکتب پشتیبانی میکند و گروهی که با آن پشتوانه به کار فرهنگی و هنری مشغولند و کار پدید میآورند، معمولا پس از سالها و گذشت زمان طولانی از دید منتقدان و کارشناسان به چنان دستاوردهایی با ویژگیهای خاص، عنوان مکتب داده میشود. امروز البته مرزها شکسته و بسیاری از حساب و کتابهای گذشته دیگر جوابگو نیست اما به نظرم اگر از آن به «جنبش هنری غزه» نام ببریم پذیرفتنیتر است.
دلیل این حرکت و جنبش ایجاد شده را چه میدانید؟
آن ستمی که صهیونیستها در غزه مرتکب شدند و خیلی کارهای ناروایی که واقعا سابقه نداشته، زمانی که هنرمند صاحب فکر، اینها را میبیند به جوش میآید و این جوشآوردن و خروش نهادین، خلاقیت را درپی دارد وخیلی چیزهایی که در زمان عادی برای هنرمند امکانش کم است و با مقدمهچینی بسیار شاید شدنی شود، درچنین فرایندی در یک آن شکل میگیرد و در موسیقی یا بوم نقاشی یا ... به اجرا میرسد. فرایند خلاقیت در چنان شرایطی رشد میکند و زود خودش را نشان میدهد. فرایندی که در زمانهای عادی ممکن است زمانبر باشد؛ اما همانطور که در فضای معنوی برای رزمندگانمان در خطوط مقدم دیدیم که بخاطر معاملهای که با خدا کردند، بهقول امام راحل بقدری جلو میروند و خدا درها را برایشان باز میکند که ره صدساله را فقط در یک شب طی میکنند. دقیقا همین اتفاق در حوزه هنر میافتد و فروزهها و بارقهها میدرخشند و همه جا را روشن میکند و هنرمند است که میتواند دریابد و ببیند و چون برآمده از دل است بر دل مینشیند و تاثیر خودش را میگذارد؛ در مقایسه با کاری که با رویکرد و نیت شیطانی و شیطنتآمیز و برای جعل حقیقت انجام میشود. ولی کار هنرمندانی که برآمده از نور درون است بر روانها تاثیر میگذارد؛ از این رو این آثار هنری حقیقتجو با محوریت غزه گل کردند و پیش رفتند و حرکت آفریدند و در حرکتشان موفق بودهاند.
مرحوم حبیب ا... صادقی در دهمین دوره جشنواره هنر مقاومت آذر ۹۲ گفته بود مقاومت در جهان ما به معنای هنر اجتماعی است و هنر مقاومت دیگر موضوع اجتماعی و سیاسی و منطقهای نیست بلکه موضوعی جهانی است. او میگفت تلاش داریم راویان مظلومیت را در جهان امروز همراهی کنیم درحالی که اینک شاهدیم که هنر مقاومت واقعا تجلی جهانییافته حتی هنرمندان و رسانههایی بخاطر منش انسانیت از غزه حمایت میکنند و دیگر یک جنبش جهانی رامیبینیم که درحال قوام یافتن است.
قوام یافتن این جنبش البته زمان میبرد و میتواند مقدمه بروز و ظهور یک مکتب باشد و مکتب در آتیه خودش را نشان میدهد. به نظر من این جنبش به همان مکتبی که طرح کردید وصل خواهد شد زیرا این شیوه هنر در جهان امروز مرسوم شده و ادامه خواهد داشت و فلسطین و مقاومت همچنان در مقابل سلطه قرار خواهد گرفت. این آثار هنری تاثیر دیگرشان این است که همه رخدادها را ضبط میکند و همیشه ماندگار میشود. در کنار رسانههای فراگیر که گزارش و خبرشان ویژه همان زمان است و محور اخبارشان فرق کرده و روزآمد میشود، برخلاف چنین روندی، شاهدیم که این آثار هنری همیشه زنده هستند و راوی تمامیت غزه خواهند بود.
از ویژگیهای هنر همین است که حادثه را زنده نگه میدارد و خاطرههایش را همیشه همراه ما و مخاطبان خواهد ساخت!
هنر و کار یگانه هنری را نمیتوان ندید و بر آن چشم بست زیرا بر ناخودآگاه مخاطب تاثیر میگذارد. از ویژگیهای هنرهای تجسمی همین است که پیامها را در خودشان زنده نگه میدارد و روزآمد میکند و شامل مرور زمان نمیشود و هر دوره تازه
به نظر میرسد.
برآورد کیفی شما از هنر مقاومت بهویژه در مقایسه با هنر دفاعمقدس چیست؟
این روند در امتداد هنر دفاعمقدس است. هنر دفاعمقدس ما نقطه آغاز بود و این جنبش در ادامه هنر دفاعمقدس است و همچنان ادامه دارد و کاملا همسو و همجهت است و انشاا... به قیام حضرت مهدی عج وصل میشود و آنجاست که کمال خودش را پیدا میکند.
چرا به آثارهنر مقاومت غزه نمیشود عنوان سفارشی وشعاری داد هرچندسویههای مشخص وجهتدار وبُرندهای در معناهایشان دیده میشود؟
دقیقا همانطور که گفتید سفارشی و شعاری نیست زیرا سفارششده از بالاست. به نوعی دارای سویههای هنری و حیانی و الهامی و اشراقی است و پدیدآورنده میداند با دلش طرف است و دلش سفارش را گرفته به همین دلیل هیچ کارفرمایی در کار نیست و دل هنرمند آن بارقه و داده را پذیرفته و آن را در متن اثر احیا میکند و به آن زندگی تازه میبخشد، زیرا این فرایند و داده چنان که گفتم زنده است، از دل جوشیده و از درون شکل گرفته است. از این رو بهترین تاثیر را دارد و چنین کاری را با میلیونها پول نمیتوان سفارش داد و تولید کرد.
میدانیم که تعهد هنرمند به کارش است و پیام از متن هنری هرگز قابل انتزاع و جدادانستن نیست؛ منتها همچنان مسئولان و تصمیمگیران موثر درفرهنگ وهنرکشور ما بسی دورند ازجریان روز و با دخالتهاشان آسیبزا هستند نه کمککار هنرو هنرمند!
هنرمند امروز مخصوصا در جریان مقاومت غزه منتظر نمیماند که دیگران و تصمیمگیرندگان چه میگویند درواقع دلش است که سفارش را میگیرد و میپذیرد و به آن پاسخ میدهد دیگر آن تعهدات اداری و مانند آن نیست. از این رو چنین آثاری با ارزش است و ارزشی به شمار میرود. البته مسئولان فرهنگی باید در روند حمایت و راههای انتشار اثر تسهیلاتی فراهم کنند تا کارهای اینچنینی زودتر منتشر شود و به مردم و مخاطبان برسد، روند فراگیری و مردمیتر شدن این آثار را فراهم کنند و بیش از این کاری نمیتوانند برای هنرمند انجام دهند مثلا به هنرمند ایده و فکر تزریق کنند هنرمند خودش دارای ایده و اندیشه است و در دلش بارقهباران میشود تنها کاری که مسئولان باید انجام دهند این است که برای انتشار این آثار فکری کنند. محل آثار هنر مقاومت دیگر آتلیهها و موزهها و گالریها نیست بلکه در دل تکتک مردمانی است که دلشان برای این مهم میتپد و اخبارش را پیگیری میکنند. اینجا به این نکته میرسیم که هنر متعهد، هنری است که درون مردم و در متن زندگی باشد. امروز که امکانات ارتباطی و رسانهها برای هنرمندان مهیا شده، زمینه گسترده و مهمی فراهم شده تا با مردم و مخاطبان ارتباط برقرار کنند و به درون زندگیها بروند.
نصرا...قادری،کارگردان و نمایشنامهنویس پیشترها نکتهای را هشدار داد که برخی درفضای هنری کشورمان کار با محوریت فلسطین را سفارشی تلقی میکنند به همین دلیل برخی چهرهها از این کار سرباز میزنند. در حالی که جهان شاهد رستاخیز هنرمندان و چهرهها در حمایت از فلسطین است؟
این مشکلی است که داشته و داریم. همین که هنرمندی با اهداف انسانی در راه انسانیت کار کند مانند جریان غزه و فلسطین، احساس نیاز کرده و لازم دانسته چنین کند. همین اتفاق نسلکشی فلسطین زمانی در اروپا و در بوسنی افتاد، هنرمندان ما گرد آمدند و کار کردند، مجموعه خوبی درباره نسلکشی مسلمانان اروپا تولید شد؛ اسم این آثار را نمیتوان دولتی یا سفارشی گذاشت، زیرا هنرمند، احساس نیاز کرده و در این باره کار آفریده است. او باور دارد باید در این پیام رسانی به مخاطب دخیل باشد و باید اطلاعرسانی کند و آیندگان را با شگرد و سبک خودش آگاه کند. به هر رو دولت که فرصت و امکان رسیدگی با این سرعت و کیفیت بالا را که در تولید آثار هنری مقاومت شاهدیم ندارد و انگ هنرمند دولتی با سفارشی کار به هیچ وجه درباره چنین هنرمندان و آثاری پذیرفته نیست.
وظیفه هنرمندان مقابله با بیداد است
به نظرم هنرمندان در شرایطی که این همه بیدادگری به اوج رسیده و با بیاعتنایی به بشریت شاهد چنین جنایاتی هستیم وظیفه سنگینی بر دوششان است. آنها وظیفه دارند دست به کار شوند و مطمئنا تاثیر بزرگی دارند و میتوانند سد راه بسیاری از رخدادهایی شوند که آینده را تیرهتر میسازند. مثلا سرنوشت جنگ ویتنام با چند پوستر عوض شد و جلوی جنگ بیشتر گرفته شد. پوستری کار شد و انتشار یافت که کودکی کشته شده را در میان مزرعهای نشان میداد و جملاتی که بر پوستر نوشته شده بود: «حتی کودکان؟» و زیر آن با خط سرخ نوشته شده بود: «آری حتی بچهها!» که انتشار این پوستر در آمریکا باعث خشم و خروش عمومی و مانع ادامه جنگافروزیهای آمریکا شد. بنابراین چنین آثاری تاثیر خودشان را خواهند گذاشت شاید امروز این تاثیرات فوری نباشد اما در آینده نزدیک جلوی خیلی از رویدادها را خواهد گرفت.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: محمد خزائی مقاومت غزه عملیات طوفان الاقصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۱۴۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته رشد اقتصادی هند به رهبری نارندرا مودی را مورد بررسی قرار داده است. از منظر این نشریه، باوجودی که آقای مودی قدمهای مثبت بسیاری برداشته است، اما برخی نقاط ضعف او میتواند او را از تحقق وعدههایش بازدارد.
به گزارش اکو ایران، به گفته اکونومیست، انتظار میرود شش هفته دیگر نارندرا مودی در سومین دوره نخست وزیری برنده شود، که موقعیت او را به عنوان مهمترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت میکند. پیروزی انتخاباتی این پسر چای فروش در واقع نشان دهنده مهارت سیاسی او، قدرت ایدئولوژی ملیگرای هندی و فرسایش نهادهای دموکراتیک اوست. با اینحال نشان دهنده حسی میان رای دهندگان عادی و نخبگان هند درباره این است که او رونق و قدرت را برای هند به ارمغان میآورد.
هند نارندرا مودی تجربهای از ثروتمند شدن در میانه جهانی زدایی و تحت رهبری قدرتمند است. اینکه آیا هند میتواند در طول ۱۰ تا بیست سال آینده به سرعت رشد کرده و از تنش دوری کند سرنوشت ۱.۴ میلیارد نفر و همچنین اقتصاد جهان را تعیین خواهد کرد. از منظر اکونومیست، فرمول مودی میتواند تا جایی کار کند، ولی درباره اینکه آیا موفقیت هند میتواند ادامه یابد و آیا این مساله به ماندن او در قدرت بستگی دارد سوالاتی وجود دارد.
هند با رشد اقتصادی ۶ تا ۷ درصد، سریعترین نرخ رشد را در میان کشورهای بزرگ دارد. دادههای جدید نشان میدهند که اعتماد بخش خصوصی آن در بالاترین سطح از سال ۲۰۱۰ قرار دارد و درحالی که امروز پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است میتواند تا سال ۲۰۲۷ به سومین اقتصاد جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شود. نفوذ هند به روشهای جدیدی نمایان میشود. شرکتهای آمریکایی ۱.۵ میلیون کارمند در هند دارند، که بیش از هر کشور خارجی دیگری است. بازار سهام آن چهارمین بازار ارزشمند جهان است و بازار هوانوردی آن در رتبه سوم قرار دارد. خرید نفت روسیه توسط هند قیمتهای جهانی را تغییر میدهد. افزایش ثروت به معنای افزایش نفوذ ژئوپلتیک است؛ پس از بالاگرفتن تنش در کانال سوئز، هند ۱۰ کشتی جنگی در خاورمیانه مستقر کرد.
اگر به دنبال یک "چین دیگر" هستید که با محوریت تولید ایجاد شد، آن هند نیست. این کشور در زمان رکود تجارت کالا و اتوماسیون تولید توسعه مییابد؛ بنابراین نیاز به مدل جدیدی برای رشد دارد. یکی از محورهای این رشد "برنامه عظیم زیرساخت"هاست که بازار واحد گستردهای را بههم پیوند میدهد. هند ۱۴۹ فرودگاه دارد و هرسال ۱۰ هزار کیلومتر جاده و ۱۵ گیگا وات ظرفیت انرژی خورشیدی اضافه میکند. برخی از این زیرساختها، چون پرداختهای دیجیتال، بازارهای سرمایه مدرن و بانکها نیز نامشهود هستند. همه اینها به شرکتها امکان میدهد از اقتصاد مقیاس بهره ببرند.
محور دوم "رشد صادرات خدمات" است که به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور رسیده است. تجارت جهانی در خدمات هنوز درحال رشد است و "شرکتهای فناوری اطلاعات هند" مراکزی ایجاد کردهاند که تحقیق و توسعه و خدماتی، چون قوانین و حسابداری به شرکتهای بین المللی عرضه میکنند. اما باوجود پردیسهای فناوری شیک، هند همچنان یک جامعه نیمه روستایی است؛ و این مساله سومین و آخرین محور رشد را توضیح میدهد؛ مدل جدیدی از سیستم رفاه که در آن صدها میلیون نفر از مردم فقیر هند پرداختهای انتقالی دیجیتال دریافت میکنند. دادههای جدیدی نشان میدهند که سهم جمعیتی که زیر خط فقر جهانی ۲.۱۵ دلار در روز زندگی میکنند از ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۱ اکنون به زیر ۵ درصد کاهش یافته است.
اما نارندرا مودی لایق چه میزان اعتبار است؟ موفقترین سیاستهای او از دستورالعملی استفاده میکند که در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در هند ظهور کرد؛ اما هیچ ایرادی ندارد. او برای جلوبردن اصلاحات متوقف شده، نظارت شخصی روی تصمیمات مهم و سرکوب عقب ماندهها و مخالفان بوروکراسی قابل تقدیر است. برخی میگویند او "سرمایه داری رفاقتی" را پرورش داده است. با اینحال، گرچه برخی شرکتهای بزرگ امتیازاتی گرفتند، تمرکز در تجارت درحال کاهش است، فساد محو شده است و کسبوکارها تنوع بالایی دارند. اگر او پیروز شود هند به رشد قوی ادامه خواهد داد. سطح متوسط نیز همینطور خواهد بود: ۶۰ میلیون نفر بیش از ۱۰ هزار دلار در سال کسب خواهند کرد؛ که این تعداد تا سال ۲۰۲۷ به ۱۰۰ میلیون نفر میرسد.
بااینحال، هند با یک مشکل ترسناک روبروست. از یک میلیارد نفر جمعیت در سن کار این کشور تنها ۱۰۰ میلیون نفر شغل رسمی دارند و باقی اکثرا کار موقتی دارند یا بیکار هستند. نخست وزیر هند برای جذب برخی از نیروی کار از یک برنامه مشوق دولتی برای ارتقای تولید استفاده میکند. ولی حتی اگر این برنامه به اهداف خود برسد، تنها ۷ میلیون شغل ایجاد میکند.
از منظر اکونومیست، اقتصاد هند برای حفظ رشد خود باید اشتغال انبوه ایجاد کند. یکی از راهها بزرگتر شدن بخش فناوری اطلاعات است که به عنوان یک قطب دیجیتالی سازی جهان عمل کند و مجموعهای از صنایع صادراتی که مالی، غذا و دفاع را دربر میگیرد. هزینه کارگران در این صنایع نیز میتواند به نوبه خود در سایر بخشها اشتغال ایجاد کند. یک بازار داخلی کارآمد و واحد بهرهوری کلی را افزایش میدهد و رفاه هدفمند میتواند به کسانی که عقب ماندهاند کمک کند. برای این منظور، هند باید آموزش و کشاورزی خود را متحول کند، و امکان مهاجرت بیشتر از شهرهای شمالی پرجمعیت را به سمت شهرهای جنوبی و غربی فراهم کند.
با این معیارهای برجسته، نارندرا مودی حرف زیادی برای گفتن ندارد. حزب بهاراتیا جاناتا استعداد و ایدههایی دارد، اما بیشتر روی ایدئولوژی متمرکز است. رشد غیرلیبرالیسم، مخالفت سیاسی و آزادی بیان را محدود کرده است. این واقعیت که شرکتها از مودی میترسند میتواند علت عدم رشد سرمایه گذاری را توضیح دهد. روند آماده کردن عموم برای تغییرات اجتماعی گسترده در دهه ۲۰۳۰ به درستی آغاز نشده است و بازسازی آموزش، شهرها و کشاورزی نیاز به همکاری دولتهای محلی دارد، که توسط بهاراتیا جاناتا اداره نمیشوند، و همینطور گروههای اجتماعی که با اختلال مواجه هستند.
سوالی که درباره هند و اقتصاد وجود دارد این نیست که آیا نارندرا مودی پیروز خواهد شد یا نه، بلکه این است که آیا او رشد خواهد کرد. او در سن ۷۳ سالگی ممکن است قدرت مدیریت خود را روبه افول بیابد. برای ایجاد یک دستورکار اصلاحی جدید، در سطح چیزی که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، و برای تقویت یک اقتصاد مبتنی بر دانش که به مردم برای تفکر خود پاداش میدهد، او باید انگیزههای استبدادی خود را تعدیل کند. همچنین برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بیشتر و یافتن یک جانشینی با تفکر رشد، حزب او باید "سیاستهای شوونیستی" خود را مهار کند. اگر چنین نشود، ماموریت نوسازی ملی مودی، وعدههای خود را محقق نخواهد کرد.